والدین و مربیان با مناسب بودن بازی کودکان خردسال و علاقه به اسباب بازی هایی مانند اسباب بازی ماشین فراری، اسلحه، شمشیر، بمب، سابرهای نوری و انفجار در محیط خانه و مدرسه مبارزه می کنند.
مبارزه با سلاح های نمادین یا اسباب بازی های جنگی نوعی بازی اجتماعی دراماتیک است که عمدتاً در بین پسران سه تا شش ساله مشاهده می شود.
دعوای بازی به عنوان رفتار بازی مشارکتی کلامی و فیزیکی شامل حداقل دو کودک تعریف میشود، که در آن همه شرکتکنندگان به طور لذتبخش و داوطلبانه در نقشآفرینی متقابل که شامل مضامین، اقدامات و کلمات ساختگی تهاجمی است، شرکت میکنند.
با این حال قصد آسیب عاطفی یا فیزیکی را ندارد. مبارزه بازی شامل بازی ابرقهرمانی، بازی آدم بد، بازی وانمودی فعال، بازی فیزیکی فعال و تخیلی، بازی خشن و بازی جنگی است.
آموزگاران تحت فشار قرار میگیرند که مزایای بازیهای اجتماعی-دراماتیک تهاجمی را نادیده بگیرند که منجر به ممنوعیت اشکال مختلف نمایش، بهویژه جنگ بازی و درگیری با اسباببازیهای جنگی میشود.
با این حال، حذف بازی های جنگی و اسباب بازی های جنگی توسط والدین و مربیان ممکن است تأثیر قابل توجهی بر رشد کودکان خردسال داشته باشد.
تحقیقات نشان میدهد که آموزش و رشد بهینه کودکان خردسال، بهویژه پسران، در مواقعی که تمایلات پرخاشگری بازیگوش ممنوع است، برآورده نمیشود.
کودکان برای تجربیات آینده آماده نیستند. در حالی که مربیان اغلب از جنگ بازی و اسباب بازی های جنگی ناراحت هستند، می توان استدلال کرد که حذف این اشکال بازی در برنامه های دوران کودکی فرصت های رشد اجتماعی، عاطفی، فیزیکی، شناختی و ارتباطی را محدود می کند.
دعوای بازی تجارب یادگیری اجتماعی مرکزی را ایجاد می کند که از کودکان حمایت می کند، زیرا آنها رفتار رقابتی و مشارکتی کنترل شده و با انگیزه را در میان همسالان خود تمرین می کنند.
کارلسون پیج پیشنهاد می کند که بازی جنگی به دلیل ماهیت تقلیدی آن به جای ایجاد تجربیات بازی بدیع، برای رشد کودک مضر است.
با این وجود، تحقیقات از بازی نمایشی و اجتماعی دراماتیک به عنوان مهم برای رشد کودک حمایت می کنند.